شهادت در پیشانی من نوشته شده بود
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، شهید منصور سوریان در اولین روز فروردینماه ۱۳۳۸ در خانوادهای متدین و ساده در شهرستان ورامین دیده به جهان گشود و در دامن پاک و پر مهر پدر و مادر پرورش و تربیت یافت.
وی پس از دوران کودکی وارد عرصه علم و دانش شد و دوره ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و موفق به کسب مدرک دیپلم شد، در دوران تحصیل در تأمین معیشت خانواده مددکار و یار خانواده بود.
با آغاز انقلاب اسلامی او نیز همراه با مردم به سیل خروشان مخالفین نظام ستمشاهی پیوست و تلاش بسیاری در افشای جنایات خاندان پهلوی داشت، پس از پیروزی انقلاب با لباس بسیج به حراست از دستاوردهای انقلاب پرداخت و ضمن خدمت، در کنکور سراسری شرکت و در دانشگاه مهندسی فسا پذیرفته شد.
با شروع جنگ تحمیلی حضور در جبهه و دفاع از اسلام و کشور را در اولویت قرار داد و جبهه را به تحصیل ترجیح داد و به سوی جبهههای حق علیه باطل رهسپار شد و مدتی پس از حضور در جبهه به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
وی همزمان با حضور در جبهه، تصمیم به ازدواج گرفت و در فرصتی مناسب دین خود را کامل کرد و همسری شایسته برمیگزیند؛ ولی تنها دو روز پس از مراسم عقدش، به جبههها بازمیگردد.
او که فردی دلیر و پرتحرک بود، در عملیات بسیاری شرکت داشت و مسئولیتهای مهمی را برعهده گرفت و سرانجام پس از سالها رشادت و از خود گذشتگی و جهاد در راه خدا، در تاریخ بیستم شهریورماه ۱۳۶۴ در حالی که دخترش تنها ۱۲ روزش بود، در منطقه عملیاتی فکه در عملیات عاشورای ۲ بر اثر اصابت ترکش به شکم و پهلو، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به برادر شهیدش پیوست.
وصیت شهید:
شما بهتر میدانید من راهی را رفتم که در آرزویش بودم و اینکه اگر امروز نمیرفتم باید دو سال یا سه سال دیگر میرفتم.
شهادت در پیشانی من نوشته شده بود و خدا میداند همهاش به عشق او زنده بودم و پیش رفتم.
انتهای خبر/